انجیل در باره محمد صلی الله علیه و آله چه میگوید؟( what the Bibl says about muhammad)(1)
شیخ احمد دیدات بدون شک یکی از فعالین اثر گذار مسلمان در حوزه بشارتهای کتاب مقدس میباشد.
این عالم مسلمان بیشتر عمر خویش را در مناظرات با عالمان مسیحی گذراند که در خلال این مناظرات مطالب بسیار سودمندی به جامعه اسلامی و ایمانداران مسیحی اهدا گردید.
در ذیل یکی از جالب ترین مناظرات وی در باره بشارتهای انجیل پیرامون حضرت محمد ارائه میگردد که امید وارم در جهت کشف حقیقت گامی به جلو باشد:
:چکیده این مناظره چنین است
“قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کانَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَکَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِیإِسْرائِیلَ عَلى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَکْبَرْتُمْ إِنَّ اللهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ”(بگو: به من خبر دهید، اگر این [قرآن] از نزد خدا باشد و شما منکر آن باشید و شاهدی از بنیاسرائیل بر همانند آن گواهی دهد و ایمان آورد و شما تکبر کنید [آیا ستمگر نیستید؟] البته خدا قوم ستمگر را هدایت نمیکند.)/ سورۀ مبارکۀ احقاف (۴۶)؛ آیۀ شریفۀ ١٠.
«انجیل دربارۀ محمد(ص) چه میگوید؟» بدون شک بسیاری را متحیّر خواهد ساخت، زیرا چگونه میشود که یک مسلمان به شرح و تفسیر پیشگوییهای کتب مقدّسِ یهود و مسیح بپردازد؟
به عنوان یک جوان، تقریباً چهل سال پیش در سلسلهای از سخنرانیهای مذهبی شرکت میکردم که توسط یک متکلم مسیحی ـ جناب کشیش هیتن (Rev hiten)ـ در سالن تئاتر سلطنتی در دُربن ایراد میشد.
این کشیش محترم که پیشگوییهای انجیل را بیان میکرد، در سخنرانی خود به اثبات این مطلب پرداخت که انجیل، ظهور «جمهوری شوروی» و نیز «آخرالزمان» را پیشگوییکرده و در یک مورد تا آنجا پیش رفت که اثبات کند انجیل هیچ چیز حتّی پاپ را در پیشگوییهایش جا نینداخته است. او آنقدر سخنرانی خود را طول و تفصیل داد تا حضار را متقاعد سازد که منظور از «جانور ۶۶۶» که در کتاب وحی (آخرین کتاب از عهد جدید) از آن نام برده میشود، همان پاپ، خلیفة مسیح در زمین است. البته، شایستة ما مسلمانان نیست که در مجادلۀ بین کاتولیکهای رُم و پروتستانها دخالت کنیم. ضمن اینکه، آخرین تفسیر مسیحیت از «جانور ۶۶۶» ذکر شده در انجیل مسیحیان، دکتر هِنری کیسینجر (Henry kissinger)است و دانشمندان مسیحی با زیرکی و تلاش فراوان میکوشند تا این ادعا را اثبات کنند!
سخنرانیهای کشیش هیتن مرا برانگیخت تا از خود بپرسم که اگر انجیل این همه را پیشگویی کرده، به گونهای که حتّی پاپ و اسرائیل را نادیده نگرفته، پس به یقین باید چیزهایی دربارۀ بزرگترین ولینعمت بشر ـ حضرت محمد(ص) ـ گفته باشد.
به عنوان
یک جوان کمسنوسال مصمم شدم تا جواب را بیابم. از این رو یکی پس از دیگری به ملاقات
کشیشها رفتم، در سخنرانیها شرکت کردم و هر آنچه را به آن دست مییافتم و با پیشگوییهای
انجیل در ارتباط بود، میخواندم. از جمله، یکی از این مذاکرههایم با یک کشیش هلندی از کلیسای
اصلاحی هلند انجام شد که در اینجا نتیجة آن را نقل میکنم.
چرا هیچ چیز؟
نخستین پرسش
من این است که «انجیل دربارۀ محمد(ص) چه میگوید؟» کشیشان مسیحی بیدرنگ پاسخ میدهند
«هیچ چیز!» اما چرا هیچ چیز؟ اگر انجیل دربارۀ ظهور جماهیر شوروی، آخرالزمان و
حتّی پاپِ کاتولیکهای رُم حرفهای گفتنی بسیاری دارد، چرا دربارۀ محمد(ص) چیزی
نمیگوید؟ شکّی نیست که این مرد، یعنی محمد(ص)، کسی است که متولّی ایجاد یک امّت
گستردۀ جهانی متشکل از میلیونها مسلمان است، و آنها با تأسی به وی، به تولّد اعجازگونۀ
عیسی(ع)، مسیح بودن عیسی(ع)، و اینکه عیسی(ع) به اذن خداوند به مردگان
حیات میداده و کور مادرزاد و جذامی را شفا میبخشید، اعتقاد دارند. به یقین این
کتاب (انجیل) بایستی دربارۀ این رهبر بزرگ بشریت،
که این چنین زیبا از عیسی و مادرش مریم (علیهما السلام) سخن گفته است، چیزی
داشته باشد.
هیچکس با نام!
بر اساس نظر اصحاب کلیسا، در رابطه با ظهور عیسی(ع)، صدها بشارت در عهد قدیم وجود دارد. البته مسلمانان در سراسر دنیا به او اعتقاد دارند بدون اینکه نیازی به گواهی انجیل باشد. ما مسلمانان حقیقت عیسی(ع) را تنها به واسطۀ محمد(ص) پذیرفتهایم و هماکنون دستکم یک میلیارد پیرو محمد(ص) در دنیا وجود دارد که به این رسول بزرگ خداوند ـ عیسی مسیح ـ عشق ورزیده و احترام میگذارند، بی آنکه نیازی باشد مسیحیان با جدلهای منطقی و انجیلی آنان را متقاعد کنند. اما در میان این هزار بشارتِ مورد نظر، آیا میتوان تنها یک مورد را یافت که در آن نام عیسی(ع) آمده باشد؟
واژۀ مسیح،
یک نام نیست، بلکه یک لقب است. آیا بشارتی وجود دارد که بگوید نام این مسیح، عیسی،
نام مادرش مریم و نام پدرش ـ به اصطلاح ـ یوسف نجار خواهد بود و وی در قلمرو حکومت
پادشاه هِرود به دنیا خواهد آمد و غیره و غیره؟ نه! چنین جزئیاتی وجود ندارد! با
این حال چگونه میتوانید نتیجه بگیرید که آن بشارات به عیسی(ع) برمیگردد؟
بشارت چیست؟
مسیحیان معتقدند که پیشگوییها، تصاویر بیانی چیزهایی است که قرار است در آینده حادث شود. هنگامی که وقوع جریانی به حقیقت میپیوندد، در این پیشگوییها اجرای دقیق آنچه را در گذشته پیشبینی شده است، به روشنی میبینیم. این در حقیقت استنتاج کردن، دلیل آوردن و دو را کنار دو قرار دادن است. بر اساس همین نظم و نظر میتوان بشارت محمد(ص) را در عهد قدیم بازشناخت.
در سفر
تثنیه، فصل ١٨، آیۀ ١٨ آمده است: «من از میان برادرانشان، پیامبری برای آنها
برخواهم انگیخت، شبیه تو، و کلماتم را در دهان او قرار خواهم داد و او با آنان سخن
خواهد گفت همۀ آنچه را من به او فرمان خواهم داد.» مسیحیان میگویند این آیه،
بشارت پیامبری عیسی (علیه السلام) است. اما آیا چنین است؟
پیامبری شبیه موسی(ع)
این بشارت به چه کسی اشاره دارد؟ نام عیسی که در اینجا ذکر نشده است. مسیحیان استدلال میکنند که چون پیشگوییها، تصاویر بیانی از چیزی است که قرار است در آینده اتفاق بیفتد، پس عبارتپردازی این آیه به اندازۀ لازم، معرّف عیسی است و مهمترین کلمات این بشارت، یعنی «شبیه تو، شبیه موسی است» دلالت دارد بر عیسی. چنان که موسی یهودی بود، و عیسی نیز؛ موسی پیامبر بود، و عیسی نیز؛ و بنابراین عیسی شبیه موسی است و این دقیقاً همان چیزی است که خداوند پیش از این به موسی گفته بود.
اما اگر اینها تنها ممیّزههای تشخیص فردی برای بشارتِ آمده در سفر تثنیه (١٨/١٨) است، در این صورت این ملاکها میتواند بر هر شخص دیگری از انجیل که بعد از موسی(ع) آمده است، صادق باشد؛ یعنی سلیمان، اشعیا، حزقیال، دانیال، یوشع، یوئیل، مالاکی، یحیی تعمیددهنده و غیره (علیهم السلام)، زیرا همۀ آنها هم یهودی و هم پیامبر بودند. چرا نباید این بشارت را بر یکی از این پیامبران تطبیق دهیم؟ و چرا فقط عیسی(ع)؟ چرا یکی را جدا کنیم و دیگران را رها سازیم؟ اتفاقاً میتوان استدلال محکمی ارائه کرد مبنی بر اینکه عیسی(ع) تا حدّ زیادی شبیه موسی(ع) نیست.
سه تفاوت
اول اینکه، عیسی شبیه موسی نیست، چون بر اساس نظر مسیحیان، عیسی(ع) یک خداست در حالی که موسی(ع) خدا نیست؛ پس عیسی شبیه موسی نیست. طبق نظر مسیحیان، عیسی(ع) برای گناهان مردم این دنیا مرد، اما موسی(ع) مجبور نبود برای گناهان مردم این دنیا بمیرد؛ پس عیسی شبیه موسی نیست. بر اساس نظر مسیحیان، عیسی(ع) سه روز به دوزخ رفت، اما موسی(ع) مجبور نبود به آنجا برود؛ پس عیسی شبیه موسی نیست. اما اجازه دهید بسیار ساده صحبت کنم تا اگر از مردم عادّی خواسته شود تا به این بحث گوش دهند، در پیگیری آن دچار مشکل نشوند.
١ـ پدر و مادر. موسی(ع) یک پدر و یک مادر داشت. محمد(ص) نیز یک پدر و یک مادر داشت. اما عیسی(ع) فقط یک مادر داشت و هیچ پدرِ بشری نداشت. بنابراین عیسی شبیه موسی نیست، اما محمد(ص) شبیه موسی(ع) است.
٢ـ تولّد اعجازآمیز. موسی(ع) و محمد(ص) به صورت عادّی و طبیعی متولّد شدند؛ یعنی در تعامل فیزیکی بین مرد و زن. اما عیسی(ع) بر اثر یک معجزۀ خاص متولّد شد. در انجیل متای قدیس آمده است: «…قبل از آنکه آنان با یکدیگر ازدواج کنند (یوسف نجار و مریم)، مریم توسط روحالقدس آبستن شد» (١/١٨). لوقای قدیس نیز میگوید: «آنگاه که خبر خوش تولّد پسری مقدّس به مریم اعلام شد، او با خود گفت: …چگونه چنین چیزی ممکن است؟ دست هیچ مردی به من نرسیده است؟ و فرشته در پاسخ به او گفت: روحالقدس بر تو نازل خواهد شد و قدرت خدا بر تو سایه خواهد افکند…» (لوقا: ١/٣۵ـ٣۴). قرآن کریم تولّد اعجازگونۀ عیسی(ع) را در عباراتی بهتر، والاتر و شگفتانگیزتر تأیید میکند. در پاسخ به سؤال منطقی مریم میگوید: «[مریم] گفت: پروردگارا! چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنکه بشرى به من دست نزده است؟ [فرشته] پاسخ داد: چنین است [کار] پروردگار، خدا هر چه بخواهد، مىآفریند، چون به کارى فرمان دهد، فقط به آن مىگوید باش، پس مىباشد.»
خداوند نیازی ندارد که تخمی را در انسانی یا حیوانی بکارد؛ او فقط آن را میخواهد و آن به وجود میآید. این بینش اسلام در مورد تولّد عیسی(ع) است. عیسی(ع) به شکل معجزهآسایی برخلاف تولّد طبیعی موسی(ع) و محمد(ص) به دنیا آمد؛ پس عیسی شبیه موسی نیست و محمد(ص) شبیه موسی است. خداوند در سفر تثنیه (١٨/١٨) به موسی(ع) میگوید: «شبیه تو (شبیه موسی)» و محمد(ص) شبیه موسی(ع) است.
٣ـ پیوندهای ازدواج. موسی(ع) و محمد(ص) ازدواج کرده و بچهدار شدند، اما عیسی(ع) تا پایان عمر مجرّد باقی ماند. پس عیسی شبیه موسی نیست و محمد(ص) شبیه موسی(ع) است.
برچسب ها:
بشارتها ،
اقامت آسمانی ،
شبیه موسی ،
احمد دیدات ،
شریعت تازه ،
) I am going to return once again since i have saved as
a favorite it. Money and freedom is the best way to change, may you
be rich and continue to guide other people.